همیشه معتقد بودم و خواهم بود که بدترین عذابی که یه نفر می‌تونه متحمل بشه، فرزند اول بودنه.
خیلی سخته که همه ازت توقع داشته باشن که سنگ صبور خواهر برادارای کوچیک‌ترت باشی، اما خودت ندونی سنگ صبور چیه. ازت بخوان تکیه‌گاه باشی واسشون اما خودت پشتت خالی باشه. محرم راز باشی در حالی‌که همه نامحرمن واست. مرهم زخماشون باشی در شرایطی که وقتی خودت زخمی می‌شی، جای زخمو بیشتر فشار می‌دی تا انقدر خون بیاد که بالاخره بند بیاد. رفیق باشی وقتی رفیق خودت کنترل تلوزیون و حسنی و عمو گ بودن.
معاشرت  یاد بدی بهشون وقتی خودت با سایه‌ٔ رو دیوار خاله بازی می‌کردی.
بعد از این آدم توقع دارن بیاد واسه یه مشت بچهٔ کوچیک‌تر از خودش الگو باشه.
 الگو انزوا؟ الگوی گریه کردن وقتی نمی‌خواست بره مهد کودک پیش همهٔ اون دخترای لوس که ماماناشون هر روز موهاشونو می‌بافتن؟ الگوی ترسیدن از سایه لوستر رو سقف و قایم شدن زیر پتو؟
الگوی چی دقیقاً؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

داستان برکه ی نیلو این زندگی روزنگار یک پزشک جوان shia religion آموزش بهینه سازی سایت ازنو - مجموعه کوتاه اجتماعی زمین ناهموار - وبگاه بیژن ابراهیمی ماه چاپ